۱۳۹۱ اسفند ۲۱, دوشنبه

((عملکرد نهاد های فرهنگی در افغانستان))

در هر کشوری مجموعه ای از سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی با هدف فعالیت های فرهنگی تشکیل می شوند که این سازمانها بر اساس مجموعه ای از ضرورت های اجتماعی تشکیل می گردند و مرتباً خصوصاً بر تعداد نهادهای فرهنگی غیر دولتی اضافه می شود.
اما در افغانستان نیز طی حدود 7 سال اخیر درکنار نهادهای دولتی، تعداد قابل توجهی نهادهای غیر دولتی و همچنین مؤسسات خارجی با هدف فعالیت های فرهنگی راه اندازی شده اند. که بدون شک چگونگی فعالیت این نهادها با توجه به حساس بودن موضوع فرهنگ از اهمیت خاص برخوردار است. اما در این خصوص فعالان فرهنگی افغانستان ضمن ابراز رضایت از گسترش نهادهای فرهنگی غیر دولتی معتقدند که ضعفها و مشکلاتی در خصوص فعالیت این مراکز به چشم می خورد . از جمله ناتوانی سازمانهای متصدی امور فرهنگی در تأمین منابع مالی خود و وابستگی مالی آنها به برخی دونرها و مؤسسات خارجی ، کمبود نیروی انسانی متخصص مسایل فرهنگی، تداخل وظایف در بسیاری از نهادها، عدم تعریف وظایف مشخص این نهادها و عدم توزیع امکانات و خدمات فرهنگی به صورت متوازن در سر تاسر این کشور.
در برنامه این هفته با استفاده از نظرات محترم منالی و محترم دانش نگاهی به عملکرد نهادهای فرهنگی داریم.
باید گفت در عصر حاضر مؤسسات و نهادهای بسیاری با هدف فعالیت فرهنگی تشکیل می شوند که مرتباً بر تعداد آنها نیز افزوده است . حال پرسش مهم آن است که در تشکیل این نهادها کدام معیار در درجه نخست مهم است.
محترم منالی در این خصوص معتقد است که:
منالی: (مهترین معیار مؤثریت و مفید بودن این  نهادها در جامعه است. به همین علت در قانون اساسی افغانستان به صراحت گفته شده است که مکاتب و دانشگاه های خصوصی در افغانستان می توانند درست شوند  به شرطی که نصاب آن را وزارت تحصیلات عالی و وزارت معارف تعیین کند. ما همچنان نهادهای فرهنگی داریم  که فعالیت آموزشی ندارند و تنها فعالیت فرهنگی دارند، آن ها هم بتوانند در بالا بردن  سطح آگاهی مردم نقش مثبتی را ایفا کنند. پس فکر می کنم بهترین معیار، معیار مؤثریت اجتماعی و عملی این نهاد ها است.)
به باور آقای منالی نهادهای فرهنگی باید در درجه نخست بتوانند نقش مؤثر و مفید در رشد آگاهی جامعه داشته باشند اما بازهم در این خصوص نظر محترم دانش را پرسیدیم که ایشان از زاویه ای  دیگر به این سوأل پاسخ داده:
دانش(رشد و پیشرفت یک جامعه مستلزم تلاش، ابتکار و خلاقیت در عرصه فرهنگ است  بر این مبنا  نهادهای فرهنگی یا در کل فعالان عرصه فرهنگ نیز باید معیارهایی را  در نظر می گیرند که به نظر من در این زمینه رشد بخش معنوی و  بخش مادی جامعه مهم  است. به این معنا که ما برای رسیدن به یک جامعه ایده آل و پیشرفته  به دو فاکتور بالا نیاز داریم.  بنابراین آن ها باید کارها و فعالیت هایی روی دست داشته باشد تا بتواند جنبۀ معنویت انسان و جامعه را پرورش داده و فضایی را به وجود بیاورند که صفات و روحیات و کمالات انسان در آن ها تأمین شود. مسئله دوم این است که اگر ما بخواهیم در عرصه مادی جامعه هم کاری را انجام دهیم و پیشرفتی را داشته باشیم باید زمینه های فرهنگی را مساعد بسازیم و جامعه را از لحاظ فرهنگی به شکلی آماده بسازیم که بتواند جایی برای رشد و تعالی بخش مادی جامعه هم داشته باشد. لذا باید معیارهای معنوی و مادی فرهنگ را؛ هم زمان ، متوازن و مساوی با هم رشد دهیم.)

کارشناسان فرهنگی معتقدند با توجه به کثرت نهادهای فرهنگی باید یک سلسله هماهنگی ها و برنامه ریزی های جامع در خصوص نهادهای فرهنگی اتخاذ گردد و به عبارتی فعالیت های فرهنگی سازماندهی شوند که  این اقدام تأثیرات مثبت فراوان به دنبال دارد از جمله آن که  از تداخل وظایف نهادها و هزینه های زاید جلوگیری می شود. نیازهای ضروری جامعه مورد توجه قرار می گیرد و امکانات و خدمات فرهنگی به صورت متوازن در تمام نقاط کشور توزیع می شود که  در این خصوص باید تأکید نمود که در افغانستان در بسیاری از ولایات و ولسوالی ها به دلیل محرومیت گسترده امکان دسترسی مردم به خدمات اولیه فرهنگی وجود ندارد و کارشناسان معتقدند در هر نوع طرح سازماندهی فرهنگی به این موضوع باید توجه جدی شود. همچنین کارشناسان فرهنگی معتقدند که برنامه ریزی جامع و یا به عبارتی سازماندهی فرهنگی می تواند از حرکت های مخرب که تحت نام فعالیت های فرهنگی انجام می شود جلوگیری نماید.
باید گفت این موضوع هم به خصوص در افغانستان از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا طی چند سال گذشته بارها مقامات افغان ، شخصیت های مذهبی -سیاسی و کارشناسان، از گسترش فعالیت های فرهنگی مخرب ، مبتذل و زیانبار ابراز نگرانی کرده اند و گفته اند که برخی نهادهای به ظاهر فرهنگی در صدد ترویج فرهنگ مبتذل غرب هستند.
محترم منالی در این خصوص می گوید:
منالی(تعدادی از صاحبان  نهادها، بیشتر توجه به درآمد خود  دارند و یک تعداد از نهادها هم می خواهند که فرهنگ های بیگانه را در افغانستان رواج دهند. کسب درآمد در ذات خود یک چیز منفی نیست. زیرا وقتی که یک مدرسه  یا یک دانشگاه خصوصی ایجاد می شود ، صاحب دانشگاه می خواهد که از آن درآمدی کسب کند که این کار اشکالی ندارد اما به شرطی که طریقۀ  به دست آوردن درآمد، را  از نگاه اخلاقی، بتوان  توجیه کرد. یعنی اگر شاگرد در نتیجه این درس خواندن، صلاحیت کاری به دست آورد، پولی را که به دانشگاه می پردازد، پولی است که به جا پرداخته شده است. اما اگر شاگرد به دانشگاه پول می پردازد، چیزی یاد نگیرد، این را می توان  یک نوع سرقت دانست. که متأسفانه برخی  نهادهای آموزشی  که در افغانستان کار می کنند از نوع دوم هستند. اما در قسمت نهادهایی که می خواهند فرهنگ های بیگانه را در افغانستان  اشاعه کنند، در این مورد باید با دقت برخورد شود، به دلیل  این که این نهادها هیچ وقت به صورت  واضح نمی گویند که ما به خاطر ترویج فلان فرهنگی کار می کنیم، بلکه آن ها هم تحت پوشش آموزش و پرورش و فعالیت های فرهنگی کار خود را انجام می دهند که آن هم ، بیشتر جنبه امنیتی را در می گیرد.)

آقای منالی گفت: برخی نهادها تحت پوشش فعالیت های فرهنگی و آموزش در صدد ترویج فرهنگ بیگانه هستند که باید این مسأله مورد توجه جدی قرار بگیرد زیرا فعالیت این نهادها برای کشور حتی جنبه امنیتی دارد.
اما یکی دیگر از مشکلات برخی نهادهای فرهنگی در افغانستان آن است که به باور فعالان فرهنگی، این مراکز وابسته به کمک های مالی دونرها و کشورهای خارجی هستند بر این اساس مطابق خواسته ها و اهداف آنها فعالیت می کنند.
آقای دانش در این خصوص می گوید:
دانش(آنچه که امروزه از عملکرد نهادهای فرهنگی جامعه افغانستان مشخص می شود این است که  متأسفانه سیاست های بیرونی و کمک های بیرونی، تأثیرات خود  را بر فعالیت های فرهنگی در داخل افغانستان به جا گذاشته است. و تحت تأثیر همین مسائل است که در داخل افغانستان توازن لازم بین بخش معنوی و بخش مادی فرهنگ دیده نمی شود. و در بسیاری از موارد  ما دچار افراط و تفریط های بسیار شدید  هستیم. لذا ما می بینیم که در این اواخر، بسیاری از حرکت هایی که تحت عنوان کارهای فرهنگی انجام می شود، متأسفانه می تواند تأثیرات مخرب داشته باشد، چرا که تعریف آن ها از فرهنگ و عملکردهای آن ، تحت تأثیر کمک های مادی قرار گرفته است و که متأسفانه این گونه مسائل تأثیرات ناگوار منفی بر جای  می گذارد. )
 حال پرسش مهم در خصوص عملکرد نهادهای فرهنگی آن است که  وظیفه دولت چیست؟
آقای منالی در پاسخ به این پرسش می گوید: دولت گرچه طی 3 سال اخیر پیشرفتهای چشمگیری در خصوص نظارت بر نهادهای فرهنگی داشته ، اما در افغانستان زمینه های سوء استفاده، فراوان است و باید نسبت به این قضیه هرلحظه توجه داشته باشد.
منالی(دولت افغانستان در طول 3 سال گذشته پیشرفت های بسیاری کرده است. اگر شما به خاطر داشته باشید سه سال پیش، حدود 2500 سازمان غیر دولتی در افغانستان، فعالیت می کردند که اکنون  کاهش یافته است. دولت افغانستان و وزارت های مربوطه  باید در قسمت فعالیت های فرهنگی و آموزشی، با دقت نظر بالایی کار کنند. چنان که این کار عملاً انجام  می شود. وزارت تحصیلات عالی طی چند روز اخیر یک تعداد از مؤسسات تحصیلات عالی را از کار برکنار کرد، به دلیل  این که به معیارهایی عمل نمی نمودند. البته در افغانستان چون نظام  حاکم است این مسأله  بیشتر امکان سوء استفاده را مهیا می سازد و دولت باید در این زمینه بیشتر توجه نماید و هر لحظه بیدار باشد.)
در پایان بحث این هفته باید گفت شکی نیست که توجه به مقوله توسعه فرهنگی اهمیت ویژه ای برای هر جامعه دارد. از محترم دانش پرسیدیم که در جامعه افغانستان توسعه فرهنگی در چه صورتی امکان پذیر ومفید است . بشنویم پاسخ ایشان را:
دانش( دست اندرکاران بخش فرهنگ و نهادهای فرهنگی باید به ارزش های اصیل ملی و اسلامی، تکیه کنند و تلاش نمایند تا با توجه به ظرفیت های موجود فرهنگ کهن که ما در افغانستان و آموزه های اسلامی بستر رشد فرهنگی خود را آماده سازیم. تا با چالش ها و بحران های فرهنگ مواجه نشویم. تنها راه حل این است که ما بتوانیم با توجه به آموزه های دین مقدس اسلام که در ساختار جامعه افغانستان حاکم است، و با توجه به جنبه های مثبت فرهنگ گذشته افغانی،  بتوانیم از آن ها استفاده کنیم که در این صورت منافع ملی افغانستان هم تأمین خواهد شد تلاش کنیم.)
 نتیجه گیری:
در مجموع کارشناسان این برنامه گفتند که در هر کشوری، از جمله افغانستان، نهادهای فرهنگی از جایگاه و اهمیت بالایی در جامعه برخوردارند و باید این نهادها با تکیه بر ارزش های اسلامی و ملی مردم افغانستان در زمینه توسعه فرهنگی تلاش کنند تا با چالش ها وبحران های فرهنگی مواجه نشویم.
کارشناسان تأکید کردند که توسعه فرهنگی با تکیه بر ارزش های اسلامی و ملی می توانند منافع ملی افغانستان را تأمین کنند. همچنین کارشناسان گفتند که، برخی نهادهای فرهنگی فعال خارجی مطابق خواسته ها و اهداف بیگانگان کار می کنند و فرهنگ مبتذل غرب را رواج می دهند  که این دسته از نهادها تأثیرات مخرب داشته  و حتی در برخی موارد جنبه امنیتی دارند که باید از فعالیت این دسته جلوگیری شود.
همچنین کارشناسان تأکید کردند گر چه دولت در این خصوص اقداماتی انجام داده است، اما در افغانستان امکان سوءاستفاده، همچنان فراهم است وباید دولت به صورت مداوم فعالیت این نهادها را تحت نظر داشته باشد
www.google.af.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر