۱۳۹۲ فروردین ۳۱, شنبه

سخنگوی وزارت دفاع: سخنان دانفور متناقص و غیر قابل قبول است

«ظاهر عظیمی» در واکنش به اظهارات اخیر جوزف دانفورد فرمانده نیروهای خارجی در افغانستان، اعلام کرد که پاکستان مانع اصلی مذاکرات صلح افغانستان است.

سخنگوی وزارت دفاع افغانستان در گفت‌وگو با تلویزیون «طلوع‌نیوز» بیان داشت: شواهد مستندی وجود دارد که پاکستان به مذاکرات صلح افغانستان آسیب رسانده است.
به گفته وی، آن عده از مخالفان که با دولت افغانستان رابطه برقرار کرده، توسط پاکستان دستگیر شده و یا هم زیر شکنجه جان باخته‌اند.
همچنین عظیمی در مصاحبه با خبرگزاری «پژواک» نیز اظهار داشت که سخنان اخیر دانفور متناقص و غیر قابل قبول است.
سخنگوی وزارت دفاع افغانستان با رد اظهارات فرمانده نیروهای خارجی در افغانستان گفت: دولت افغانستان به این باور است که سخنان دانفور نادرست است.
در همین حال وزارت خارجه پاکستان با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که اسلام آباد با تمامی جناح‌ها به منظور صلح و ثبات در افغانستان، در تماس است.
دانفور هفته گذشته با حضور در جمع سناتوران آمریکایی بیان داشت: فکر نمی‌کنم ادعای حامد کرزی در خصوص این که پاکستان به مذاکرات صلح افغانستان آسیب می‌زند، درست باشد.

۱۳۹۲ فروردین ۲۸, چهارشنبه

خیز ناكام قطر در تحولات افغانستان


موج جدیدی از اخبار رسانه های بین المللی در مورد افغانستان حكایت از آن دارد كه قرار است نقطه عطفی در تحولات این كشور رخ دهد.
 به نقل از واحد مرکزی خبر ،  هر چند امریكا و طالبان بواسطه قطر توافقات خود را در خصوص ایجاد دفتر نمایندگی طالبان در دوحه نهایی كرده اند اما مقامات افغان با فراخواندن سفیر خود از قطر نارضایتی خود را نسبت به این تصمیم تحمیلی اعلام كرده اند. 
 

موج جدیدی از اخبار رسانه های بین المللی در مورد افغانستان حكایت از آن دارد كه قرار است نقطه عطفی در تحولات این كشور رخ دهد. این موج، دوباره بر قصه قدیمی مسئله مذاكره با طالبان تمركز كرده است با این تفاوت كه بنیان های مستحكم تری برای این هدف در نظر گرفته شده و با طی مراحل ابتدایی، قرار است یك دفتر نمایندگی سیاسی برای طالبان در قطر تاسیس شود. اما این مسئله با دو خبر دیگر تكمیل می شود.
مكمل اول این خبر خروج 10 هزار نیروی امریكایی از افغانستان است. یك هفته قبل از پایان ضرب‌الاجل خروج نظامیان آمریكایی از افغانستان، دستور 'باراك اوباما' رییس‌جمهوری آمریكا، برای عقب‌نشینی 10 هزار نظامی آمریكایی از افغانستان اجرا شد و این نظامیان خاك افغانستان را ترك كردند. خروج این نظامیان اولین گام برای پایان جنگ آمریكا در افغانستان و انتقال مسئولیت به نیروهای امنیتی افغان و پایان نقش نظامیان بین‌المللی تا پایان سال 2014 محسوب می‌شود. مقامات امریكایی اعلام كرده اند كه هم‌اكنون 91 هزار نظامی آمریكایی در افغانستان هستند كه از میزان 101 هزار نظامی امریكایی در ماه ژوئن به این تعداد كاهش پیدا كردند. امریكا می خواهد جای خالی نیروهای خارج شده از افغانستان را با ایجاد یك دفتر نمایندگی پر كند. بدون شك زمزمه ایجاد دفتر نمایندگی سیاسی، بخشی از طالبان را سرگرم این سناریوی جدید امریكایی می كند و بخشی از طالبان به نوبه خود از شدت فشارهای نظامی خود بر نیروهای خارجی می كاهند.
مكمل دوم را باید در اظهارات اخیر 'جو بایدن' معاون رییس جمهور امریكا، جست. وی اعلام كرده است كه: ' طالبان دشمن امریكا نیست'. این اظهارات را باید چرخش در مواضع به روش امریكایی دانست. بایدن دلیل حمله امریكا به خاك افغانستان را از بین بردن اسامه بن لادن و القاعده بیان كرده است نه دشمنی با طالبان. وی با تاكید بر این كه امریكا حاضر است با طالبان مذاكره كند، گفت: 'زمانی كه قصد گفت وگو با این گروه را داریم نباید آنها را دشمن بدانیم'. جو بایدن افزود: طالبان فقط در صورتی دشمن آمریكا است كه به القاعده اجازه دهد علیه آمریكا وارد عمل شود. در همین حال 'جی كارلی' سخنگوی كاخ سفید، ضمن دفاع از اظهارات جو بایدن، بیان داشت كه هدف آمریكا از حضور در افغانستان نابودی شبكه القاعده بوده است.
به عبارتی امریكا همزمان با كاهش نیروهای خود از افغانستان و ایجاد یك دفتر سیاسی در قطر برای طالبان به دنبال تغییر نگرش طالبان از طریق اظهار نظر مقامات رسمی است كه جو بایدن و جی كارلی در صف اول این مشی سیاسی قرار گرفته اند.

* جایگاه قطر در معادلات جدید امریكا – طالبان:
بی تردید جایگاه كشورهای عربی خلیج فارس در معادلات جدید آمریكا - طالبان قابل مقایسه با یك دهه گذشته نیست. در گذشته سیاست غالب این كشورها كه از آنها – به جز عربستان- به عنوان قدرتهای كوچك یاد می شود آن بود كه به لحاظ امنیتی زیر چتر امنیتی یك قدرت بزرگ قرار گیرند و با درآمدهای رانتی ناشی از نفت، امور سیاسی – اقتصادی خود را به پیش برند. اما امروزه این كشورها می خواهند با پشتوانه مالی ناشی از نفت و با استفاده از دیپلماسی، خود را از حلقه قدرتهای كوچك خارج كرده و در زمره قدرت های منطقه ای و تاثیرگذار در عرصه بین الملل تعریف كنند. اقدامات اخیر كشورهایی همچون قطر و امارات در این چارچوب قابل تفسیر است. این كشورها تلاش می كنند علاوه بر آنكه شاخصه های آمار اقتصادی خود را ارتقا می دهند آمار فعالیت های سیاسی – دیپلماتیك و حتی ورزشی خود را افزایش داده و هر آنچه را موجب ارتقای چهره آنان می شود كسب و عملیاتی سازند.
حل بحران طالبان در افغانستان به نمادی برای حل بخشی از بحران بین المللی تروریسم تبدیل شده است. كشوری كه بتواند در حل این بحران نقشی اساسی ایفا كند، علاوه بر آنكه دیگر واحدهای سیاسی را مدیون خود می كند، نقش خود را در نظام بین الملل افزایش خواهد داد. سه كاندیدا برای ایجاد دفتر نمایندگی سیاسی طالبان وجود داشت كه یكی تركیه و دیگری قطر یا امارات از كشورهای عربی بودند. امارات برای طالبان گزینه مناسب تری بود زیرا در دوره حاكمیت طالبان، آنرا به رسمیت شناخته بود اما از دیدگاه جامعه بین الملل امارات گزینه مناسبی نیست زیرا در دوره حاكمیت طالبان بر افغانستان بر خلاف جریان غالب حركت كرده بود. اما قطر در آن دوره همگام با دیگر كشورها موضع گیری كرد. به هر حال تا كنون از بین سه كاندیدای مطرح شده، قطر در گود مذاكرات قرار گرفته است و به هدف نزدیكتر است .
قطر می تواند به عنوان یك كشور عربی حمایت جهان عرب را كسب كند و به نماینده آنان در موضع گیری در قبال طالبان و یا به تعدیل كننده مواضع جهان عرب تبدیل شود. این كشور به دو دلیل توانسته جایگاه خوبی در بین دیگر كاندیدای حل بحران افغانستان كسب كند؛ یكی رابطه مطلوب با طالبان و دیگری رابطه با ایالات متحده امریكاست. قطر به عنوان بخشی از مجموعه عربی خلیج فارس به لحاظ ایدئولوژیك گرایشی موازی با طالبان دارد و نقطه برجسته اشتراك آن با طالبان حمایت از اهل سنت به خصوص شاخه تندرو آن یعنی سلفی ها است . قطر در قالب این مجموعه به طالبان كمك مالی می كرد. یكی از شاخصه های همگرایی قطر با طالبان را باید در اقدامات اخیر این كشور جست.
قطر در رویكردی جدید كه بخشی از آن تلاش برای كسب جایگاه عربستان در جهان عرب است، قصد دارد به پایگاهی تازه برای اسلام‌گرایان افراطی تبدیل گردد. 'شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی' امیر قطر، روز جمعه 25 آذر ( 16 دسامبر) مسجد بزرگی در این كشور افتتاح كرد و نام آن را به نام بنیانگذار مكتب وهابیت 'شیخ محمد بن عبدالوهاب' گذاشت. این مسجد با وسعت 175 هزار متر مربع و ظرفیت 30 هزار نمازگزار مرد و 1200 نمازگزار زن، مجهز به مراكز آموزشی است. اما سخنرانی امیر قطر در این مراسم مهمتر از افتتاح و نام این مسجد بود. شیخ حمد از انتساب اجداد خود به بنیان‌گذار مكتب وهابیت سخن گفت و او را از مروجان مكتب و اندیشه‌های وهابیت در قطر و دیگر كشورها عنوان كرد. این اقدام امیر قطر به منزله چراغ سبزی به سلفی‌ها و وهابی‌ها تلقی شده كه می‌توانند از این كشور و این مركز به عنوان پایگاهی استفاده كنند. چنین كشوری كه سردمداران آن خود را ملزم به ترویج تفكرات وهابیت می‌دانند و سرمایه‌های هنگفتی در اختیار دارند، برای طالبان گزینه مناسبی است و توافق طالبان با دولت قطر حساب شده به نظر می ‌رسد.
از سوی دیگر قطر رابطه مطلوبی با امریكا دارد و سرمایه های نفتی این كشور می تواند جذابیت خاصی برای امریكا جهت نزدیك شدن واشنگتن به دوحه داشته باشد.

* ماهیت دفتر نمایندگی و موضع افغانستان
اصولا ایجاد دفتر نمایندگی سیاسی كاركردی همانند سفارت در یك كشور دارد. یعنی ایجاد دفتر نمایندگی به معنای شناسایی و به مثابه ایجاد مشروعیت برای یك كشور و یا یك گروه است. 'شناسایی و ایجاد مشروعیت' برای هر یك از بازیگران معنای متفاوتی دارد. در حالی كه 'شناسایی و ایجاد مشروعیت' برای طالبان یك هدف است، برای امریكا، ابزار پیشبرد اهداف تلقی می شود یعنی بخشی از بدنه طالبان می خواهد به فعالیت خود رسمیت بخشد اما امریكا شناسایی طالبان و دشمن ندانستن این گروه را آنطور كه 'بایدن' تفسیر می كند، پله اول حل بحران افغانستان می داند. برای قطر نیز ایجاد مشروعیت برای طالبان از طریق ایجاد یك دفتر نمایندگی در دوحه به منزله پهن كردن زمین بازی است كه دوحه هدایت بخشی از آن را بر عهده دارد و در كنفرانس های بین المللی بدون شك یكی از مدعوین خواهد بود.
با ایجاد نمایندگی سیاسی طالبان در دوحه هر كشور و یا واحد سیاسی، برای ارتباط با دفتر طالبان باید از فیلتر قطر عبور كند. به عبارتی قطر فعالیت های سیاسی رسمی طالبان را كنترل خواهد كرد.
با وجود آنكه ایجاد دفتر نمایندگی سیاسی طالبان در قطر می تواند در كوتاه مدت به بهبود اوضاع افغانستان كمك كند، مقامات افغان موافق این راهبرد نیستند و آنرا تحمیل شده می دانند. گفته می شود كه قطر و آلمان زمینه مذاكره امریكا و طالبان را فراهم كرده اند و سیاستمداران افغان در این روندهیچ نقشی ایفا نكرده اند. نارضایتی مقامات افغان را می توان در فراخواندن سفیر این كشور از قطر مشاهده كرد. این اقدام راهكاری عملی برای افغانستان در مقابله با مداخلات خارجی در امور این كشور است . فراخواندن سفیر افغانستان می تواند توافقات طالبان و امریكا را كه در دوحه نهایی می شود برای عملی شدن محتاج همكاری كابل كند.
* نتیجه گیری
تركیه، امارت و قطر سه رقیب اصلی بودند كه با جلب رضایت طالبان و مقامات افغانستان می خواستند به بازیگری جدید در معادلات این كشور تبدیل شده و نقش بین المللی خود را افزایش دهند. از بین این سه بازیگر تا كنون قطر بیش از دیگر كشورها به هدف خود نزدیك شده و توانسته رضایت طالبان و امریكا را كسب كند. اما مقامات افغانستان با مداخله گری امریكا مخالفت كرده و با فراخواندن سفیر خود از قطر خواستار رفع دخالت های خارجی و حفظ استقلال در تصمیم گیری های سیاست خارجی هستند.